سینمای جهاد مقدس، سپری در برابر تسخیر یا استعمار فرهنگی است
تاریخ انتشار: ۲۳ اسفند ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۹۴۷۶۹۵
به گزارش حوزه فرهنگ و هنر خبرگزاری تقریب،دکتر فیصل بن موسی (تهرانی) در حاشیه دومین جشنواره اکران آثار و تولیدات سینمایی ایران در مالزی، با اشاره به اهمیت و جایگاه ژانر دفاع مقدس یا همان سینمای جهاد مقدس، گفت: وقتی از سینمای ایران نام برده می شود، تصور عمومی به سمت آثار اصغر فرهادی می رود که با فیلم های «جدایی» و «فروشنده» برنده اسکار شد و در جشنواره کن نیز با «قهرمان» جایزه گرفته است اما سینمای ایران در این آثار خلاصه نمی شود و پس از مهاجرت فرهادی به غرب، دیگر سینمای وی چندان اهمیتی ندارد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی با اشاره به برگزاری جشنواره اکران فیلم های ایرانی در شهرهای کوالالامپور، پوتراجایا و جزیره پینانگ از سوی رایزنی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در مالزی در خصوص تجربه خود در اکران این فیلم ها، گفت: تماشای چهار فیلم از مجموع فیلم های به نمایش درآمده در این جشنواره، درک بهتری از سینمای دفاع مقدس یا جهاد مقدس به من داد.
دکتر بن موسی، با بیان اینکه این ژانر سینمایی مشکلات و آسیب های جنگ تحمیلی ایران در سال های 1980 تا 1988 را به تصویر می کشد، اظهار کرد: علاقه مندان سینما، در خارج از ایران کمتر با این ژانر آشنایی دارند، اما بیش از 300 فیلم در این ژانر با کارگردانانی چون ابراهیم حاتمی کیا، محسن مخملباف، مجید مجیدی و کمال تبریزی در ایران تولید شده است که می توان گفت نام حاتمی کیا برجسته ترین و پربارترین نام در این ژانر است.
این نویسنده و نمایشنامه نویس برجسته مالزیایی، آگاهی علاقه مندان به این ژانر به برگزاری جشنواره فیلمی که پدرام خسروانژاد در سال 2007 در نیویورک و مرکز باربیکن لندن ترتیب داد و در پی آن انتشار مطالعه ای توسط وی با عنوان "سینمای دفاع مقدس ایران: دین، شهادت و هویت ملی در ایران" در سال 2012 ، برمی گردد.
وی بیان کرد: این گونه سینمایی در اصل به عنوان ابزاری تبلیغاتی درباره مشارکت مردمی در جنگ ایران و عراق که توسط قدرت های غربی و اسرائیل حمایت می شد، شکل گرفت. با این حال، پس از پایان جنگ همچنان به حیات خود ادامه داد؛ اما این بار با هدف حفاظت از فرهنگ، هویت و ملیت ایرانی یا ایرانی-اسلامی در برابر تهاجم و حملات خارجی.
دکتر فیصل تهرانی، در بخش دیگری از سخنانش تصریح کرد: به فیلم های سینمای دفاع مقدس، نقش سپری در برابر تسخیر یا استعمار فرهنگی داده می شود. اسکار گرفتن اصغر فرهادی که خارج از این محدوده قرار دارد، گویی برای متعادل کردن صدا و انرژی سینمای جهاد مقدس صورت گرفته است.
وی به روند تحولی فیلم های سینمایی دفاع مقدس به عنوان فرم متمایز و پیشرفته ای یاد کرد که با طرح سئوالات و موضوعات سینمای اجتماعی و مشکلاتی که مردم ایران با آن دست به گریبان بودند، برجسته شد.
استاد دانشگاه ملی مالزی، در تحلیلی بر این ژانر از آثار سینمای ایران، گفت: انتقاد سیاسی در این آثار تند است وکارگردانان ابایی از هدف قرار دادن حاکمان یا روحانیون ندارند. در این فیلم ها، قهرمان کسی است که به او اهمیت داده نمی شود و از مظلومان به شمار می آید. موضوعاتی چون تبعیض بین شهروندان و مهاجران (عمدتاً افغان)؛ مشکلات زنان آسیب دیده (از جمله کارگران جنسی) و کودکان بی هویت؛ یا بی خانمان ها برجسته می شوند. محل داستان دیگر در تهران متمرکز نیست، بلکه پیش از این به مناطق دوردست تا نزدیکی مرزهای پاکستان یا عراق نیز گسترش یافته است. آنچه جالب توجه است این است که این فیلم ها پس از گذشت چندین دهه، سبک و شیوه روایی خاص خود را شکل داده اند.
وی هدف از برگزاری جشنواره فیلم ایرانی در کوالالامپور را آشنایی علاقه مندان سینما در مالزی با ژانر جهاد مقدس برشمرد و گفت: فیلم "حناس" (2022) ساخته حسین دارابی، "بدون قرار قبلی" (1391) به کارگردانی بهروز شعیبی، "بادیگارد" (1395) ساخته ابراهیم حاتمی کیا، و "امروز" (1393) اثر رضا میرکریمی به ژانر سینمای دفاع مقدس تعلق دارند و جوایز سینمایی در خارج از ایران کسب کرده اند که نشان می دهد با وجود اینکه گاهی به عنوان سینمای تبلیغاتی به آن نگاه می شود، از کیفیت هنری آن کاسته نشده است.
این پژوهشگر حوزه های حقوق بشر، اقلیت ها، آسیای جنوب شرقی و ادبیات تطبیقی، اذعان کرد: آثاری همچون «حناس»، «بادیگارد» و «بدون قرار قبلی» مفهوم پاسداری از هویت فرهنگی ایرانی – اسلامی را به مخاطب ارائه می کند و در دو اثر نخست به شکلی هنرمندانه ترور دانشمندان ایرانی توسط عوامل موساد را نشان داده و حق علیمی ایران برای داشتن دانش هسته ای را مطالبه می کند، چیزی که غرب آن را برای شرقی ها/ مسلمانان انکار می کند.
وی با اشاره به داستان واقعی ترور داریوش رضایی نژاد دانشمند ایرانی در «حناس» و روایتی از آسیب، معضل و آشفتگی یک محافظ امنیتی نخبه برای حفاظت از یک دانشمند هسته ای جوان و سرسخت در «بادیگارد»، گفت: صحنه ای از جنگ با دشمن در این آثار وجود ندارد اما ذهن را پر می کند و با وجود اینکه از سینما خارج شده اید، روح تان پر است. در این فضای ضداسرائیلی و ضدغربی، این آثار سینمای ایران، ارزش دیدن را دارد.
دکتر فیصل تهرانی، در ادامه ارزش هایی همچون بازکشف ایمان و هویت ملی شخصیت اصلی فیلم «بدون قرار قبلی»که به یک زن اروپایی تبدیل شده است و همچنین به تصویر کشیدن ارزش های والای اخلاقی و انسانی در فیلم « امروز» را به عنوان نمونه های برجسته ای در فیلم های این جشنواره عنوان کرد و گفت: این فیلم های دفاع مقدس یا سینمای جهاد مقدس باید توسط مخاطبانی که احساسات اسلامی دارند یا سینماگران مسلمان مالزیایی تماشا شوند. اگر می خواهید ظاهری مسلمان داشته باشید، می توانید، اما بگذارید با علم و آگاهی باشد.
وی تأکید کرد: نیازی به حسادت ورزیدن به فیلمسازان لیبرال نیست. سینماگران متعهد به اسلام ما می توانند از تجربه ایران بیاموزند. چه شرمی در این کار است؟ آنها می توانند به تهران بروند و با این فیلمسازان ملاقات کنند. قبل از بازگشت، یک یا دو ماه در کارگاه های آموزشی شرکت کنند.
استاد دانشگاه ملی مالزی، در پاسخ به این سئوال که در مقابل غرب چه کاری انجام می دهید؟ گفت: پس از آنچه برای غزه اتفاق افتاد، هرکسی که عاقل باشد دیگر به دنبال پیروی از آن سوی دنیا نخواهد بود .این فیلم های دفاع مقدس یا سینمای جهاد مقدس، معنای واقعی مراقبت از خود در فضای فرهنگی را نشان می دهند. در سایه نمایش، ما از هویت، عقاید و ارزش های خود محافظت می کنیم.
انتهای پیام/
منبع: تقریب
کلیدواژه: سینمای دفاع مقدس سینمای جهاد مقدس سینمای ایران دفاع مقدس فیلم ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.taghribnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تقریب» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۹۴۷۶۹۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
کتابهایی که اگر فیلم شوند، پرفروش میشوند
گروه فرهنگ و جامعه خبرگزاری علم و فناوری آنا، مهناز سعیدحسینی- مریم قربان زاده نویسنده شناخته شدهای در کشور ما است که عموماً او را با کتاب «خاتون» و «قوماندان» که توجه و تقریظ رهبر انقلاب را به دنبال داشت، میشناسند، اما این نویسنده صاحب سبک کتابهای متعدد و قابل توجهی در حوزه ادبیات دفاع مقدس با تمرکز ویژه بر روی نقش بانوان دارد که نه تنها هم قد و قواره خاتون و قوماندان هستند، بلکه حتی میتوان این کتابها و ویژه حوض شربت این نویسنده را یک سر و گردن بلندتر هم دانست. با این بانوی نویسنده گپ و گفتی درباره ادبیات دفاع مقدس و نقش زنان در این ادبیات داشتیم که با هم در ادامه میخوانیم:
خانم قربان زاده! از نظر شما اهمیت پرداختن به شخصیت مادران و همسران شهدا یا جانبازان چیست؟ این پرداخت چه کمکی میتواند به وضعیت امروز ما در حوزه زنان بکند؟
ما در جامعه و به خصوص در مورد نوجوانها نیاز به الگو داریم. از این منظر خواندن از موفقیتها و توفیقات افراد حتماً اثرگذار خواهد بود و به تغییر دیدگاه خیلی از خانمهایی که مشکلات و مسائل زندگی شان تقریباً شبیه آنها است، کمک میکند. کلاً قصه گویی ما ایرانیها سر همین ماجرا است. از کودکی دنبال این مسئله بودیم که ببینیم آن شخص چطور مشکلش را حل کرد و در آن افسانه چه اتفاقی افتاد و برای آن اسطوره چه مسئلهای پیشآمد و بعد بعد به خودمان بگوییم پس تو هم میتوانی همان راه را بروی و موفق شوی.
الگویی برای زنان امروز
زن امروز جامعه ما یک مقدار سردرگم شده است. نمیداند که دقیقاً از خودش چه میخواهد. دلش میخواهد یک مادر خیلی خوب و کامل باشد، دلش میخواهد تحصیل کرده در مدارج عالی باشد، دلش میخواهد یک مانکن باشد ... نمیداند چه میخواهد و به همین دلیل هر دری را میزند تا ببیند کدام یک از این جنبهها میتواند او را به آرامش برساند. دیدن الگوها و شنیدن زندگی آنها از این جهت که این راه را نشان میدهد و الگویی میشود تا به راه دیگری هم فکر کرد و طور دیگری هم نگاه کرد، اهمیت دارد.
کیفیت کتابهای منتشر شده در این زمینه چگونه است؟
آن چنان نیست که انتظار میرود و لایق این حوزه است. علی رغم تنوعی که به لحاظ موضوعات و افراد و سوژهها و زندگیهایی که بازتاب داده میشود، کتابها خیلی متنوع نیستند؛ یعنی انگار روی یک سیر خط زمانی پیش میروند. هرچند همه آنها یک جاهایی باهم دیگر فرق میکنند اما در نهایت یک زندگی شبیه زندگی یکی دیگر شد. گرچه سبک زندگی آدمهایی که در این مسیر هستند تا حدودی شبیه هم هست، اما این شباهت یک وقتهایی باعث شده که خواننده را نتواند قانع برای خواندن کتاب جدید کند. تعجیلی هم که ناشرها دارند برای کتابهای این سبکی که به فلان مراسم و به فلان تاریخ برسد و در کنارش عدم همکاری خانوادهها باعث میشود نویسنده فراغ بال نداشته باشد و نتواند ان چنان که دلش میخواهد بنویسد همین منجر میشود به کتابسازی.
حجم کار زیاد است و همه دلشان میخواهد در این حوزه باشند و برای خودشان کلی تکلیف و وظیفه تعیین کردهاند، اما به لحاظ کیفیت آنچه که باید باشد نیست. ضعف ادبی و قدرت مانور ادبیات، به لحاظ تاریخی و نگاه جدید و خلاقی که نویسنده باید داشته باشد بر فقر آثار می افزاید و همینها دست به دست هم میدهد که این کارهای ضعیف بر کارهای قوی غلبه کند و کارهای قوی چوب کارهای ضعیف را بخورد.
ضربه به ادبیات پایداری و کتابهایی که طعم و نمک ندارند
این کتاب سازیها چه آسیبی میزنند و در مقابل چه کار باید کرد؟
دلم میخواهد به نهادها و ارگانهای مسئول بگوییم که کاری نکنند! حداقل در حوزهی ادبیات و بحثهای رسانهای کاری نکنند. ما بیشترین ضربه را از همین نهادها و ارگانها و سازمانهایی خوردیم که دلشان میخواست بیلان کاری پر کنند و زودتر طرحها را به تولید برسانند و کتابها را منتشر کنند و لیست بدهند و جدول پر کنند. علی الخصوص بسیاری از اینها نگاه ادبی به کتابها ندارند؛ نگاه اعتقادی دارند و آن احساس تکلیف_ که حتماً محترم و مقدس است_ باعث ورود آنها شده اما بیشتر آسیب میزنند. چقدر از ادبای کشور و اهل پژوهش و ادبیات، در مصادر تولید کتابهای حوزه دفاع مقدس هستند؟ چقدر رستههای نظامی یا دولتی در مناصب تولید این آثارند؟ در این شکل دیگر آن شانیتی که کار ادبی باید داشته باشد و در ادبیات پایداری خودش را نشان بدهد، ندارد. چون آن ارگان و نهاد و موسسه دنبال این هستند که زودتر کتابش دربیاید و بعد بتواند آن را بگذارد روی میز و جلو بقیهی نهادها و ارگانها بگوید مثلاً من این کتاب را چاپ کردم و این سوژه ما بوده و مسائل این چنینی...
این کارها به ادبیات پایداری آسیب زده است. بسیاری از این کتابها خشک و بیروح هستند و طعم و نمک ندارند.
نظرتان درباره جایزهها چیست؟
جایزهها با هدف رشد و شناسایی و تشویق نویسندههاست اما عملاً جایزهها برای کتابهای سفارشی خود نهادهای سفارش دهنده است. وقتی خودشان کتاب مینویسند، خودشان تقدیر و خودشان چاپ میکنند باید خودشان هم کتاب را بخوانند!
این قسمت ماجرا آزار دهنده است و کار برای نویسندههایی که بخواهند مستقل کار کنند و زیر بلیت کسی نباشند، سخت است و نامشان در لیست کاندیداهای جوایز قرار نمیگیرد.
اعتبار جوایز به آثاری است که بر میگزینند. انتخاب آثار ضعیف به صرف این که سفارش دهنده یا ناشر یا داوران دستی در تولید آن داشتهاند، ضربه زدن به اعتبار جوایز ادبی است و نویسندگان اصیل ترجیح میدهند اصلاً در چنین جوایزی شرکت نکنند.
یعنی شما معتقد هستید برای تولید آثار بهتر و بیشتر در حوزه دفاع مقدس به حمایت نهادها و ارگانها هیچ نیازی نیست؟
این حمایتها و احساس تکلیفهای نادرست باعث شده ما با لشکری از آدمها مواجه باشیم که توهم نویسندگی دارند. فضا آن قدر بیدر و پیکر شده که همه دل شان برای شهدا میسوزد و احساس میکنند باید قلم دست بگیرد و بنویسد. اما این افراد ادبیات را نمیشناسند و با شرکت در چند کلاس و دوره فکر میکنند نویسنده شدهاند. نویسندهای که رمان نخوانده و ادبیات و سبکها و اصلاً جریانات ادبی را نمیشناسد، چطور میتواند نویسندگی کند؟ به صرف اینکه قلم خوبی دارد؟
قلمهایی که نیاز به رشد دارند
این قلم قابل احترام است اما همان قلم نیاز به رشد و پرورش دارد. با چهار تا کارگاه و کلاس نویسندگی که آدم نویسنده نمیشود. اما این اتفاق دارد میافتد و کرور کرور از این مدل آدمها میآیند و کتاب مینویسند. هر چند با همان کتاب اول _متاسفانه بگوییم یا خوشبختانه _خلع سلاح میشوند و دیگر اقبالی به سمتشان پیدا نمیشود. این درد هم دامنگیر افراد است و هم دامنگیر ادبیات. یک بار یکی از ناشران از من خواست تا بر کار نویسندگانشان نظارت کنم. یکی از شروط من برای این کار این بود که این نویسندهها صد رمان برتر دنیا را خوانده باشند و لیست رمانهای خوانده شدهشان را به من بدهند. اما آن ناشر خندید و گفت شما خیلی توقعتان بالا است!
طبیعی است وقتی اینطور به ادبیات نگاه میکنند نباید منتظر کتابهای مانا و تأثیر گذار باشیم.
مساله مهم دیگر اینکه با وجود کتابهای ضعیف و سطحی، ما کتاب خوب در حوزه دفاع مقدس کم نداریم، چرا از این کتابها به اندازه کافی اقتباس نشده است و ما فیلم خوب دفاع مقدسی هم کم داریم؟
این را باید از کارگردانها و سینماگران و تهیه کنندهها بپرسید. سرمایه گذاری در این گونه موضوعات توجیه پذیر است و میتوانند سرمایهشان را برگردانند. مردم ادبیات پایداری را دوست دارند و از فیلمهایی که ساخته میشود استقبال میکنند.
چه طور میتوان یک زنجیره کامل از کتاب تا اثر هنری مثل تئاتر، فیلم، مستند، انمیشن و در کشور ایجاد کرد؟
سینمای ما هنوز نفهمیده که اصالت با متن و با کتاب است. همان طور که بازیگر نمیداند اصالت با کارگردان است و کارگردان از او مهمتر است. کتابهای خوب دفاع مقدس کارهای آمادهای هستند. علی الخصوص کارهایی که مربوط باشد به زندگی همسران شهداست، صحنههای نظامی و هزینه بردار هم ندارد که خرجش بالا باشد. سوژه این کتابها هم مورد نیاز جامعه است. اینکه در سالهای پس از پیروزی انقلاب سراغ این سوژهها نرفتند واقعاً برای من هم جای سؤال دارد. یک بخشاش شاید بحث همین رسانهها و مطبوعات و تلویزیون است که این نیاز را منتقل و این بستر را فراهم نکردهاند تا گفتوگویی بین نویسنده و فیلمنامهنویس یا تهیهکننده اتفاق بیافتد و نویسنده بتواند تهیهکننده و کارگردان را مجاب کند که آنچه نوشته است ارزش فیلم ساختن را دارد. گفتوگویی بین این دو گروه برقرار نمیشود.
به هر حال برای بسیاری از کارگردانها و تهیه کنندهها اقتصاد خیلی مهم هست و بالاخره بحث اقتصاد سینما چیزی نیست که آدم بتواند از آن بگذرد یا حتی بخواهد زیر سوالش ببرد اما بعضی از کارها و کتابهای دفاع مقدس آن قدر خوب هستند که اگر ساخته شوند بازخورد خوبی خواهد داشت و مطمئناً تهیه کنندگان میتوانند به بازگشت سرمایه خودشان مطمئن باشند. چه بسا که بیش از بازگشت سرمایه هم برایشان داشته باشد؛ چیزی که تا الان تجربه نشان داده فیلمهای خانوادگی طیب و طاهر با دیالوگهای خلاقانه و با صحنه پردازیهای فکر شده توانستهاند مردم را به تماشای خودشان بکشانند و موفق شوند.
انتهای پیام/